حدود 87 نتیجه (2.41) ثانیه پخش همه دارای پیشواز
زبان
نتایج فارسی نمایش داده شود

کد همراه اول : 89642

Morvarid - Pouya Bayati

ممنونم از چشمی که واسه دیدن من باز کردی خندیدیو شیرین ترین صبح منو آغاز کردی حالم سر جاشه تو که باشی همیشه در کنارم تنهات نمیذارم تو هم نرو تنها نذارم آواز میشی تا به من ثابت کنی چه دلنوازی آوار میشم تا منو از آجر اول بسازی دریایی و تعریف تو از ماهیا خیلی شنیدم دریایی و من بی نهایت در تو مروارید دیدم آواز میشی تا به من ثابت کنی چه دلنوازی آوار میشم تا منو از آجر اول بسازی دریایی و تعریف تو از ماهیا خیلی شنیدم دریایی و من بی نهایت در تو مروارید دیدم تکست آهنگ مروارید پویا بیاتی حرفی بزن شعری بخون کام جهانم رو عسل کن بی من نرو با من بمون خال منو ضرب المثل کن هر وقت میبینی منو حالم غرور انگیز میشه هر وقت که چشماتو میگیری ازم پاییز میشه آواز میشی تا به من ثابت کنی چه دلنوازی آوار میشم تا منو از آجر اول بسازی دریایی و تعریف تو از ماهیا خیلی شنیدم دریایی و من بی نهایت در تو مروارید دیدم آواز میشی تا به من ثابت کنی چه دلنوازی آوار میشم تا منو از آجر اول بسازی دریایی و تعریف تو از ماهیا خیلی شنیدم دریایی و من بی نهایت در تو مروارید دیدم

Tebghe Mamool - Ahmad Fayyazi

طبق معمول هر دفه بازم با هر خندت آسون دل میبازم تکلیفمو روشن کن تو ی بار یا بمون یا اینکه تنهام نذار تنهام نذار طبق معمول بازم تا نگاه میندازم به چشات دیوونه میشم تو دریای منی منم اون رودی که سمت تو روونه میشم طبق معمول بازم تا نگاه میندازم به چشات دیوونه میشم تو دریای منی منم اون رودی که سمت تو روونه میشم تو حرفامو میفهمی خیلی مهمه واسم بی تفاوت نمیشی به دنیا و احساسم این مهمه واسم طبق معمول بازم تا نگاه میندازم به چشات دیوونه میشم تو دریای منی منم اون رودی که سمت تو روونه میشم طبق معمول بازم تا نگاه میندازم به چشات دیوونه میشم تو دریای منی منم اون رودی که سمت تو روونه میشم طبق معمول بازم تا نگاه میندازم به چشات دیوونه میشم تو دریای منی منم اون رودی که سمت تو روونه میشم طبق معمول بازم تا نگاه میندازم به چشات دیوونه میشم تو دریای منی منم اون رودی که سمت تو روونه میشم

Mojeze - Ali Lohrasbi

این معجزه است اینکه تو رو میبینمت تو فرشته ای با پاکی قلبت تو رو میشناسمت سرم پایین دلم کنارته بوی یاست تو فضای رابطه تا ته این دنیا تویی عشقم تنها مرواریدی تو صدف از اسمونی با قلبی که نا محرمه نامهربونی حیای کل دنیا یکجا تو چشماته خدا حواسش جمعه هر لحظه همراته تا نفس هست عشق منی بدون تا ته خط عاشق من بمون پر پاکی لحظه به لحظه زندگی کردن هر دوتایمون تو یه دریای پاک و زلالی من مثل موجم عاشق غرق شدن تو همین جوری باش که دلت میخواد گوش نکن این روزا ادما چی میگن از چشم بد دست خدا میسپارمت تو عزیزمی من از ته قلبم تو رو دوست دارمت تو میدرخشی با نجابتت قربونن قلب با محبتت زیر یک سقف با هم با یه عشق محکم ذهنم درگیر تو الگوی عشقی من مرد رویاتم و بانوی عشقی با کل قلبم پشت احساسم وایستادم تمام دنیا از دیدن عشقت تا نفس هست عشق منی بدون تا ته خط عاشق من بمون پر پاکی لحظه به لحظه زندگی کردن هر دوتایمون تو یه دریای پاک و زلالی من مثل موجم عاشق غرق شدن تو همین جوری باش که دلت میخواد گوش نکن این روزا ادما چی میگن تا نفس هست عشق منی بدون تا ته خط عاشق من بمون پر پاکی لحظه به لحظه زندگی کردن هر دوتایمون تو یه دریای پاک و زلالی من مثل موجم عاشق غرق شدن تو همین جوری باش که دلت میخواد گوش نکن این روزا ادما چی میگن

To Bekhand - Ahmad Saeedi

آرومم وقتی اینجایی با تو شیرینه تنهایی اسممو صدا بزن عشقم با اون چشمای دریایی تو بخند با نگات که دلم جادو شده چی بگم وقتی دستم پیش تو رو شده تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه تو این دنیای وارونه با تو عاشقی آسونه نفسمی هواتو دارم عطر تو جنس بارونه تو بخند با نگات که دلم جادو شده چی بگم وقتی دستم پیش تو رو شده تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه آرومم وقتی اینجایی با تو شیرینه تنهایی اسممو صدا بزن عشقم با اون چشمای دریایی تو بخند با نگات که دلم جادو شده چی بگم وقتی دستم پیش تو رو شده تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه تو بخند با نگات که دلم جادو شده چی بگم وقتی دستم پیش تو رو شده تو بمون تا ابد واسه ی این دیوونه چی بهم میگذره کی غیر از تو میدونه

کد همراه اول : 55281

Hava Garme - Ehsan Haghshenas

هوا گرمه دلم سرده خدایا خدایا کاشکی برگرده با چشماتو نفساتو بمون بمونم تا ابد با تو هوا گرمه دلم سرده خدایا خدایا کاشکی برگرده با چشماتو نفساتو بمون بمونم تا ابد با تو نمی ارزه و میلرزه وجودم با تو میلرزه نفس هات پر گرماس و نگات پره الماسه تو دریای نگاهم پر درد و عشق و التماسه نمی ارزه و میلرزه وجودم با تو میلرزه کی میشیم همین حالا نمیدونم منم یا تو میمونم تا ابد با تو ببر بالا تو دستاتو هوا گرمه دلم سرده خدایا خدایا کاشکی برگرده با چشماتو نفساتو بمون بمونم تا ابد با تو نمی ارزه و میلرزه وجودم با تو میلرزه نفس هات پر گرماس و نگات پره الماسه تو دریای نگاهم پر درد و عشق و التماسه نمی ارزه و میلرزه وجودم با تو میلرزه کی میشیم همین حالا نمیدونم منم یا تو میمونم تا ابد با تو ببر بالا تو دستاتو هوا گرمه دلم سرده خدایا خدایا کاشکی برگرده با چشماتو نفساتو بمون بمونم تا ابد با تو نمی ارزه و میلرزه وجودم با تو میلرزه

کد همراه اول : 35400

To Aroomi - Fereydoun Aseraie

تو آرومی تو دریایی تو مغروری تو آتیشی من از چشم تو می خونم که داری عاشقم میشی تو آرومی تو دریایی هنوزم شکل رویایی به چشمات خیره می مونم تا وقتی که تو اینجایی چه جوریشُ نمی دونم ولی با من مدارا کن منو تو خواب و بیداری توی رویا پیدا کن چه جوریشُ نمی دونم ولی حرفی بزن با من یه حس تازه تر می خوام شبیه حس برگشتن چه جوریشُ نمی دونم چه جوریشُ نمی دونم بدون تو نمی تونم بدون تو نمی مونم تو آرومی تو دریایی تو مغروری تو آتیشی من از چشم تو می خونم که داری عاشقم میشی تو آرومی تو دریایی هنوزم شکل رویایی به چشمات خیره می مونم تا وقتی که تو اینجایی

کد همراه اول : 35400

To Aroomi new - Fereydoun Aseraie

تو آرومی تو آرومی تو دریایی تومغروری تو آتیشی من از چشم تو میخونم ،که داری عاشقم میشی تو آرومی تو دریایی هنوزم شکل رویایی به چشمات خیره میمونم تا وقتی که تواینجایی چه جوری شد نمیدونم ولی با من مدارا کن منو تو خواب و بیداری توی رویا پیدا کن چه جوری شد نمیدونم ولی حرفی بزن با من که حس تازه تر میخوام شبیه حس برگشتن چه جوری شد نمیدونم چه جوری شد نمیدونم بدون تو نمیتونم بدون تو نمیمونم تو آرومی تو دریایی تومغروری تو آتیشی من از چشم تو میخونم ،که داری عاشقم میشی تو آرومی تو دریایی هنوزم شکل رویایی به چشمات خیره میمونم تا وقتی که تواینجایی

Daryaye Cheshmat - Alireza Roozegar

تو بیداری فقط یه آرزویی منو یک شب تحمل کن تو خوابت نبند چشاتو لااقل تو رویا تا چند لحظه بمونم انتخابت تو حتی دریارو ازم گرفتی تا عمری غرق چشمای تو باشم با جای خالی تو شب بخوابم به عشق یه نشونه از تو پاشم منو یک شب تحمل کن تو خوابت شاید باور کنی عاشق ترینم چرا چشماتو تو خوابم میبندی بذار و ببینم منو یک شب تحمل کن تو خوابت شاید باور کنی عاشق ترینم چرا چشماتو تو خوابم میبندی بذار و ببینم یه عمره که شبا میون مردم پی تصویر آشنات میگردم شدم انگشت نمای همه ی مردم چه کارایی به خاطرت نکردم اراده کن بهار میشم به دستت ببین که بی تو من پاییز سردم منو نفرست سراغ آروزهام که من فقط تورو آرزو کردم منو یک شب تحمل کن تو خوابت شاید باور کنی عاشق ترینم چرا چشماتو تو خوابم میبندی بذار و ببینم منو یک شب تحمل کن تو خوابت شاید باور کنی عاشق ترینم چرا چشماتو تو خوابم میبندی بذار و ببینم ترانه سرا سوشیانت مطلب ترانه شعر آهنگ برای اولین بار در   

Otagh ft. Milad Babaei & Amir Abbas Golab - Alireza Azar

قش یک مردِ مرده در فالت توی فنجانِ مانده بر میزم خط بکش دورِ مرد دیگر را قهوه‌ات را دوباره می‌ریزم زندگی از دروغ تا سوگند خسته از زیر و روی رو در رو زیر صورت هزارها صورت خسته از چهره‌های تو در تو چشم بستی به تخت طاووسم در اتاقی که شاه من بودم مرد تاوان اشتباهت باش آخرین اشتباه من بودم ... چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد می‌آمد از مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد می‌آمد مفت هم بوسه‌ام نمی‌ارزد ... وای از این عشق‌های دو زاری هی فرار از تو سوی خود رفتن آخ از این مردهای اجباری مثل ماهی معلق از قلاب زیر بار الاغ‌ها مردن بر چلیب‌های تخت‌ها مصلوب با خودت در اتاق‌ها مردن زندگی از دروغ تا سوگند خسته از زیر و روی رو در رو زیر صورت هزارها صورت خسته از چهره‌های تو در تو بی‌گناه از شکنجه‌ها زخمی پشت هم اتهام‌ها خوردن هق هق از درد و الکن از گفتن انتهای کلام را خوردن ... غرقِ در موج‌های پیشامد گوشه‌ی گوش‌های دور از من پشت سکان خدا نشست اما باز هم ناخدا پرستیدن ... دل به دریای هرچه باداباد قایقم را به بادها دادم ناگزیر از گریز از ماندن توی شیب مسیر افتادن بادبان پاره ، عرشه بی‌سکان قایقم رفت و قبل ساحل مرد پیکرش داشت وقت جان کندن روی گِل‌ها تلو تلو می‌خورد دستم از هرچه هست کوتاه است از جهان قایقی به گِل دارم بشنو ای شاه‌گوش ماهی‌ها دل اگر نیست درد و دل دارم چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد می‌آمد از مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد می‌آمد با زبان ، با نگاه ، با رفتن زخم جز زخم‌های کاری نیست پای اگر بود ، پای رفتن بود دست اگر هست دست یاری نیست از کمرگاه چلّه‌ها رفتند از پی تیر‌ها نباید گشت چشم بردار علیرضا بس کن! از کمان رفته برنخواهد گشت.. آسمان ، هیچِ سربلندی بود از صعودی که نیست افتادم لااقل با تو بال وا کردم زندگی را اگر هدر دادم استخوان وفا به دندانم زوزه از سوز مثل سگ مردن زندگی چوب لای چرخم کرد پشت پا ، پشت استخوان خوردن لاشه‌ی باد کرده‌ای بودم آمد از رو به رو ، ولی نشناخت ... صورتی که دوستش می‌داشت چهره چرخاند و تف زمین انداخت این منم ، مرد تا همین دیروز مرد پابند آرزوهایت مرد یک عمر کودکی کردن لابلای بلند موهایت خاطرت هست روزگارم را ؟ جایگاه مقدسی بودم وزن یک عشـــق روی دوشم بود من برای خودم کسی بودم ... من برای خودم کسی هستم! دور و بر خورده عشق هم کم نیست آن که دل از تو برد ، هرکس هست بند انگشت کوچکم هم نیست می‌شد از وِردهای کولی‌ها با دعا و قسم طلسمت کرد ‌می‌شد آن سیب سرخ جادو را از تو پنهان و با تو قسمت کرد می‌شد از خود بگیرمت اما زور بازو به دست‌هایم نیست می‌شد از رفتنت گذشت اما جان در اندازه‌های پایم نیست زندگی سرد بود اما خب خانه و سقف و سایه ای هم بود گه‌گداری نوشته‌ای چیزی از قلم دست مایه ای هم بود زندگی سرد بود ، اما عشق می‌توانست کارگر باشد می‌توان قطب را جهنم کرد پای دل در میان اگر باشد خواب دیدم که شعر و شاعر را هر دو را در عذاب می‌خواهی از تعابیر خواب‌ها پیداست خانه‌ام را خراب می‌خواهی خانه‌ام را خراب می‌خواهی؟ دست در دست دیگری برگرد دست در دست دیگری برگرد خانه‌ام را خراب خواهی کرد.. دیگر ای داغ دل چه می‌خواهی؟ از چنین مرد زیر آواری رد شو از این درخت افتاده می‌توانی که دست برداری لحن آن بوسه‌های ناکرده‌ست بیت‌ها را جدا جدا کرده‌ست گفته بودی همیشه خواهی ماند سنگ بارید، شیشه خواهی ماند گفته بودی ترک نخواهی خورد دین و دل از کسی نخواهی برد گفته بودی عروس فردایی.. با جهانم کنار می‌آیی گفته بودی دچار باید بود مرد این روزگار باید بود گفته بودی بهار در راه است ماه باران سوار در راه است گفته بودی ... ولی نشد انگار دست از این کودکانه‌ها بردار ! گفته بودم نفاق می‌افتد اتفاق ، اتفاق می‌افتد گفته بودم شکست خواهم خورد از تو هم ضربه‌شست خواهم خورد گفته بودم در اوج ویرانی از من و خانه رو بگردانی هرچه بود و نبود خواهد مرد مرد این قصه زود خواهد مرد ماجرا زخم و داستان‌ها درد نازنین ! پیچ قصه را برگرد نازنین قصه‌ها خطر دارند نقش‌ها نقشه زیر سر دارند.. نازنین راه و چاه را گفتم آخر اشتباه را گفتم گفتم اما عقب عقب رفتی شب ‌شنیدی و نیمه‌شب رفتی ... دیدی آخر نفاق هم افتاد؟ اتفاق از اتاق هم افتاد از اتاقی که باز تنها ماند پر کشیدی و لای در واماند چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد می‌آمد از مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد می‌آمد با دعاهای پشت در پشتم باید این درد مختصر می‌شد حرف‌ها را به کوه می‌گفتم قلبش از موم نرم‌تر می‌شد! بین این ماه‌های هرجایی ماه من در محاق می‌افتد قصه در خانه پیش می‌آید اتفاق از اتاق می‌افتد در اتاقی که پیش از این‌ها در سرت فکر و ذکر رفتن داشت در اتاقی که روی کاشی‌هاش پشت پاهات آرزو می‌کاشت ! لای دیوارها چروکیدم در نمایی که تنگ‌تر می‌شد هرچه این دوربین جلو می‌رفت مرگ من هم قشنگ‌تر می‌شد خارج از قسمتی که من باشم در اتاقی که ضرب در مردم نان از این سفره دور خواهد شد ده طرف داس و یک طرف گندم نقش یک مرد مرده در فالت توی فنجان مانده بر میزم خط بکش دور مرد دیگر را قهوه‌ات را دوباره می‌ریزم چشم بستی به تخت طاووسم در اتاقی که شاه من بودم مرد تاوان اشتباهت باش آخرین اشتباه من بودم دردسرهای ما تفاوت داشت من سرم گرم پای‌ بستن بود نقشه‌ها می‌کشید چشمانت چشم‌ها چشم دل شکستن بود در نگاهت اتاق زندان است این طرف سفره‌های اجباری آن طرف‌تر بساط خود خوردن هر طرف حکم دیگر آزاری غوطه‌ور در سیاه شب بودم صبح فردای آنچه را دیدم در خیالم نرفته برمی‌گشت هم تو را ، هم مرا ، نبخشیدم جای پاهای خیس از حمام تا اتاقی که رفتنت را ‌رفت یک قدم مانده بود تا برگرد یک قدم مانده تا تنت را .. رفت چشم وا کردم از تو بنویسم لای در باز و باد می‌آمد از مسیری که رفته بودی داشت موجی از انجماد می‌آمد رفته‌ای کوله پشتی‌ات هم نیست رفتی اما اتاق پا برجاست گیرم از یاد هردومان هم رفت خاطرات چراغ پا برجاست شاهدان حرف‌های پنهانند آن چراغی که تا سحر می‌سوخت گوش خود را به حرف ما می‌داد چشم خود را به چشم ما می‌دوخت لای در باز و سوز می‌آمد قلبم آتشفشانی از غم بود عقده‌ها حس و حال طغیان داشت کنج پاگرد ، یک تبر هم بود زیر پلکم تگرگ باران بود در اتاقم هوا که ابری شد رو و آیینه ، حرص‌ها خوردم کینه‌ام سینه‌ی ستبری شد رو به برفی سپید می‌رفتم رد پاهات رو به خون می‌رفت مثل گرگی که بوی آهو را .. عطر موهات ، تا جنون می‌رفت .. با نگاهی دقیق می‌گشتم هی به دنبال جای پا بودم ذهن هر آنچه بود را خواندم لای جرز نشانه‌ها بودم تا نگاهی به پشت سر کردم پشت هر جای پا درختی بود این درختان هویتم بودند من ، تبر ، انتخاب سختی بود .. ترسم از مرگ بیشتر می‌شد تا تبر روی دوش چرخاندم هر درختی که ضربه‌ای می‌خورد زیر آوار درد می‌ماندم توی هر برگ ، هم تو ، هم من بود ساقه‌ها ، ساق پای ما بودند آن تبر حکم قتل ما را داشت این درختان به جای ما بودند ...

Be In Donya Khosh Oomadi - Yas

یکی دو روزیه که چشمات به آفتاب باز شدن حالا دیگه شروع داستان توئه مادر و پدرت مثله پاسدار دیگه دورو بره تواَن و چشم به آفتابنو میگن اینو که بچه سالمه تو دورش کن از هر چی ظالمه گریه میکنی میدونم من شیر بهونه‌ست اشک تو واسه ورود به این زمونه‌ست تو 9 ماه و تو تاریکی سر میکردی بدونی کجایی همین الان بر میگردی تو فردا دریای دردارو دریاب تنهای تنها هستی تو (بدون اینو پس) تو وقتی رفتی، به سمت سختی یا درگیر هستی، تو دست تقدیرو بعد میفهمی، فردی زخمی غمگین تسلیم هستی بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی بیا تا بخونه این دله بی‌صبر از فرداهای دور دست زندگی اگه پسری بابا میگه این عصای دسته اگه دختری میمونی توی فضای بسته حرف یاس حالا به حقایق وصله تولد تو فقط واسه بقای نسله پس بِت همینو میگمو میرم که اینه رسمه زمین بی رگو بی رحم یه چیزی داری میبینی و میگی عالیه اینجا عصر آدمای دیجیتالیه هر کی میاد واسه کمکت دست بگیره فردا میخواد چند برابرشو پس بگیره گریه ها واست همه واسه ریاست دوستی که قبله گریه داشت پیاز پوست میکند ما میخوایم گلوی همو با حرص بداریم انگار از هم دیگه طلب کاریم ارث پدری تو نمیتونی چیزی بگی بابایی بدونه گریه کن تا مامان واست لالایی بخونه بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی بیا تا بخونه این دله بی‌صبر از فرداهای دور دست زندگی منو ببین که پره حرف چهره ام گلوم میسوزه از مزه‌ی تلخ شعرم گوش بده حالا که توی اوج حرفیم به خدا نمیخوام بدم به تو موج منفی ولی بدون خیلی زود پیر میشی توجه کن که خیلی زود دیر میشه عاقبت تولد تو اجله میدونی؟ چرا واسه بزرگ شدن عجله میکنی؟ معصوم و زیبایی، با دل پاک داری امید مثله ماهی قشنگی، تو آکواریومی تو کاش بتونی، که پاک بمونی وجود خودتو ذره های خاک بدونی چه تو روز روشن و چه آسمانه تاریک به دنیا اومدی حالا شناسنامه داری توی دنیای پره دردو خشونتی ولی حالا که اومدی پس خوش اومدی بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی بیا تا بخونه این دله بی‌صبر از فرداهای دوردست زندگی بخواب با صدای من تا بنویسم از فرداهای دور دست زندگی بیا تا بخونه این دله بی‌صبر از فرداهای دوردست زندگی...



123456789